به دنبال چه رژیمی هستیم؟جمهوریت قرون وسطایی آخوندی دیکتاتورمذهبی ویا ... من بدنبال رژیمی هستم که درآن هرکس بتواند حرف خودش را بزند وحق دیگری رابپذیرد که چون جلوی حرف زدن کسی را بکیری دیگران بی برو برگرد حق را به او خواهند داد وازاو قهرمانخواهند ساخت.من دنبال رژیمی هستم که سرنوشتم تنها در دست یک نفرپادشاه مستبد یک رهبر مذهبی دیکتاتور یا یک رئیس جمهور متحبر جهان سومی خود رای نباشد که هر سه این سمت های ارثی ودائمی حق مشارکت شهروندان را درسرنوشت خودشان از آنها میگیرند .سیاستمدارانی که عمر خدمتشان کوتاه است کمتر دیکتاتوری می شوند.من دنبال رژیمی هستم که نیازوخواسته مردم را ازطریق قانون بر آورده کند که چون قانون چنین کند رحمت است واگر نکند حکمت است. در حالیکه اگر این نیاز از طریق یک نفر بر آورده شود منت است رد شود خفت. من دنبال رژیمی هستم که اگردر آن قانونی مخالف خواسته ام وضع شد حق اعتراض ومخالفت با آن راداشته باشم وبتوانم در جهت تعویض آن کوشش کنم. بعنوان مثال من با مجازات اعدام مخالفم هر چند مخالفان به طعنه آنرادرد روشنفکری می خوانند ولی چنانچه نهاد قانون گذاری مملکتم قانون مجازات اعدام را وضع کردبا تمام وجود برای تغییرآن مبارزه خواهم کرد واگرموفق نشدم مطیع اکثریت خواهم بود .ولی راضی خواهم بود که جلوی آزادی مخالفت کردنم سد نشده باشد.امید وآرزوی من برقراری رژیمی در وطنم ایران است که سالاری انسان واحترام به حقوق اووالاترین رسالت سیاستمدارانش باشد. باورم این است که در راه رسیدن به این هدف باید به بازنگری اشتباهات گذشته وریشه یابی معضلات پرداخت ودر این بازنگری همه شهروندان باید مسئولیت برابرداشته باشند .سرزمین ماسفره ایست مه همه باید در گستراندنش دست در دست یکدیگرداشته باشند. توازن هنگامی برقرار میشود که چهار گوشه این سفره در چهار جهت کشیده شود که همه جامع است وهم مانع یعنی توازن در کثرت. اگه همه به یک سو بکشیم سفره ایی پهن نخواهد شد. اگر زیادی بکشیم پاره میشودواگر نیروی کشنده نا مساوی ونابرابر باشد بساط سفره برچیده خواهد شد .من دنبال سرزمینی هستم که ملک مطلق هیچکس نباشدوهمهافراد وآحاد یک ملت از کل ملکی همگانی است سهم مساوی داشته باشند.من دنبال کشوری هستم که در آن هیچ زنی بدلیل جنسییتش / هیچ یهودی وبهایی ومسیحی وزرتشتی وسنی وشیعه وانسان لائیکی بدلیل شیوه نیایش/ هیچ آذری وکردوبلوچ ولربدلیل قومیت وزبانش وهیچ انسانی بدلیل بیان اندیشه اش مورد ستم وتبعیض قرار نگیردو هیچ صاحب اندیشه ایی به دلیل عشق به آزادی زندانی و یا کشته نشود.پس باید با تمام قدرت برای سر کوبی رژیم آخوندی خونخوار تلاش وبا هم متحد وهمسو بشوییم
Artikel
به دنبال چه رژیمی هستیم؟جمهوریت قرون وسطایی آخوندی دیکتاتورمذهبی ویا ... من بدنبال رژیمی هستم که درآن هرکس بتواند حرف خودش را بزند وحق دیگری رابپذیرد که چون جلوی حرف زدن کسی را بکیری دیگران بی برو برگرد حق را به او خواهند داد وازاو قهرمانخواهند ساخت.من دنبال رژیمی هستم که سرنوشتم تنها در دست یک نفرپادشاه مستبد یک رهبر مذهبی دیکتاتور یا یک رئیس جمهور متحبر جهان سومی خود رای نباشد که هر سه این سمت های ارثی ودائمی حق مشارکت شهروندان را درسرنوشت خودشان از آنها میگیرند .سیاستمدارانی که عمر خدمتشان کوتاه است کمتر دیکتاتوری می شوند.من دنبال رژیمی هستم که نیازوخواسته مردم را ازطریق قانون بر آورده کند که چون قانون چنین کند رحمت است واگر نکند حکمت است. در حالیکه اگر این نیاز از طریق یک نفر بر آورده شود منت است رد شود خفت. من دنبال رژیمی هستم که اگردر آن قانونی مخالف خواسته ام وضع شد حق اعتراض ومخالفت با آن راداشته باشم وبتوانم در جهت تعویض آن کوشش کنم. بعنوان مثال من با مجازات اعدام مخالفم هر چند مخالفان به طعنه آنرادرد روشنفکری می خوانند ولی چنانچه نهاد قانون گذاری مملکتم قانون مجازات اعدام را وضع کردبا تمام وجود برای تغییرآن مبارزه خواهم کرد واگرموفق نشدم مطیع اکثریت خواهم بود .ولی راضی خواهم بود که جلوی آزادی مخالفت کردنم سد نشده باشد.امید وآرزوی من برقراری رژیمی در وطنم ایران است که سالاری انسان واحترام به حقوق اووالاترین رسالت سیاستمدارانش باشد. باورم این است که در راه رسیدن به این هدف باید به بازنگری اشتباهات گذشته وریشه یابی معضلات پرداخت ودر این بازنگری همه شهروندان باید مسئولیت برابرداشته باشند .سرزمین ماسفره ایست مه همه باید در گستراندنش دست در دست یکدیگرداشته باشند. توازن هنگامی برقرار میشود که چهار گوشه این سفره در چهار جهت کشیده شود که همه جامع است وهم مانع یعنی توازن در کثرت. اگه همه به یک سو بکشیم سفره ایی پهن نخواهد شد. اگر زیادی بکشیم پاره میشودواگر نیروی کشنده نا مساوی ونابرابر باشد بساط سفره برچیده خواهد شد .من دنبال سرزمینی هستم که ملک مطلق هیچکس نباشدوهمهافراد وآحاد یک ملت از کل ملکی همگانی است سهم مساوی داشته باشند.من دنبال کشوری هستم که در آن هیچ زنی بدلیل جنسییتش / هیچ یهودی وبهایی ومسیحی وزرتشتی وسنی وشیعه وانسان لائیکی بدلیل شیوه نیایش/ هیچ آذری وکردوبلوچ ولربدلیل قومیت وزبانش وهیچ انسانی بدلیل بیان اندیشه اش مورد ستم وتبعیض قرار نگیردو هیچ صاحب اندیشه ایی به دلیل عشق به آزادی زندانی و یا کشته نشود.پس باید با تمام قدرت برای سر کوبی رژیم آخوندی خونخوار تلاش وبا هم متحد وهمسو بشوییم