جای تعجب نیست
چرا عده کمی هستند که اعتبارو اقتدار کامل کلام خدا رابه شکلی قاطع اعلام
می نمایند؟جای تعجب است ازاینکه متوسط زنان ومردانی که درکوچه وخیابان
قدم می زنند،ناامید سرگردانند؟آیا عجیب است که مردم از شنیدن موعظه های
کسل کننده بیزارند؟اما با این وجود،خدا زنده است!امروز درکجا حقا یق کلام
خدا به عنوان مبنای زندگی وایمان پذیرفته می شوند؟در کجا کلام خدا وعیسی
مسیح به صراحت ووضوح موعظه می شوند، تا مردم بنیادی برای حقایق بیابند؟
ما باید تفاوت جنبه فرهنگی مسیحت چالشهای راکه خدا درکلام خود ذکرنموده
است راتشخیص دهیم.وقتی کلیساها گروه های مسیحی بنیاد کتاب مقدس راترک
می کنند؛اقتداروقوت خودرا ازدست می دهند.وپایان اسفناک ومغشوشی درانتظار
آنهامی باشد.که فقط مایه خنده دیگران میشوند.اگرامروز کسی خود را به روح این
زمانه واقسام افسانه گرایی ها وخرافات،تسلیم نماید؛آیا به منزله همان مثل کوری
عصاکش کوردیگرنخواهد بود؟به جای اینکه کلیسا به یاری دنیا بشتابد،کلیسای
دنیوی حاصل خواهدآمد.به جای آنکه چون نوری مشتعل برای دنیای گمشده باشد
خود به منزله نوری گمراه کننده خواهد شد.عیسی تنها امید واقعی ما