راه حیا ت
بی شک این عالیترین تجلی محبت خداست که تا کنون درکتاب مقدس ذکرشده؛خود خدا، که قادر مطلق وکاملاً قدوس است، تا این حد به بشرمأ یوس وضعیت علاقه د ارد.میفهمیم که خدا
بقدری از رحم وشفقت لبریز است که خودرا کوچک وفروتن کرده تا بتواند دردهای آنها
رادرمان کند.خدا واقعاً اینکار را کرده است!آن وجودی که خدا بود،جسم بشری بخود
پوشید وپسرانسان خوانده شد.دستهای مبارکش،دراثر کارنجاری وزحمت خشن شده بود.
بدن مبارکش مثل سایرمردم ازگرسنگی وتشنگی ناراحت ودردمند میشد.با عذاب رنج و
درد آشنا شد وبعنوان یک انسان حساس،مزۀ تمسخروتوهین قرار گرفتن را چشید. مدت
سی وسه سال برروی زمین زیست وهر گونه وسوسه ای برای او وجود داشت ولی هیچگاه
تسلیم نشد.اوانسان بود ولی بدون گناه.در عین حال او خدا هم بود.بعنوان انسان میتوانست
انسانرا درک کند وبرای بشر قربانی کامل باشد،بعنوان خداکاملاً قدرت داشت تمام گناهان
تمام مردم تمام جهان راکفاره کند.معجزاتش قدرت اورا نشان میداد وپیشگوییهایش،برحکمت
ربانی او شهادت میداد.او کودکان کوچک را درآغوش کشید وتعلیم داد که بهشت آسمانی محل
کسانی است که مانند کودکان ایمان داشته باشند.لطف ومحبت او،آسمانی بود.وقتی دربالای
صلیب عذاب میکشید بصورت پراز نفرت عذاب دهندگان خود توجه فرموه دعا کرد که خدا
آنها را ببخشد.اینگونه محبت ،محبتی الهی است.شخصی که مایل است حیات جاودانی داشته باشد. باید به مسیح ایمان بیاورد،یعنی بقدری به اواعتماد داشته باشد که تمام زندگی خود را
بدست مسیح بسپارد.بطور ساده اگرکسی مسیح را استاد ونجات دهندۀ خود بداند وواقعاً به او
ایمان بیاورد،این شخص فرزنده خدا نامیده خواهد شد.آمین