فقط در کنار مردم
اگر میتوان در کنار رژیمی چون جمهوری اسلامی قرار گرفت تا به هر قیمت تمامیت ارضی ایران را حفظ کرد، قطعا میتوان در کنار افراد و گروههای سیاسی ایران نیز قرار گرفت تا به هر وسیله و به هر نحو جبهه سومی را علیه جمهوری اسلامی و جنگاش گشود. در کنار نیروی سرکوبگر و جنگافروز قرار گرفتن نه تنها «لیبرال» و «دمکراتیک» نیست بلکه هرگز سبب پیوند ملی نیز نخواهد شد. رژیم ایران برای حفظ سلطه خود بر خاک ایران «ناسیونالیستتر» از همه آن گروههای بی توپ و تانکی است که میخواهند در یک جنگ احتمالی در کنارش قرار گیرند بدون آنکه نخست به صدای بلند بگویند خود جمهوری اسلامی در کنار چه کسانی ایستاده است: آیا رژیم در کنار مردم و میهن است؟
تردید نیست که موقعیت و شرایط مخالفان دمکرات جمهوری اسلامی نه تنها از نظر فعالیت و امکانات عملی، بلکه حتا از نظر تدابیر سیاسی و موضعگیریهایی که میتواند یکی از عناصر رقمزننده تاریخ باشد، بسیار پیچیده و دشوار است. این مخالفان را میتوان به نسبتهای متفاوت در میان ایرانیان مذهبی و غیرمذهبی تا ضدمذهبی، از راست تا چپ و از طرفداران جمهوری تا مشروطهپارلمانی یافت. در این میان، چگونگی حفظ تمامیت ارضی ایران به مثابه یک اصل بدیهی گاه مورد جدل قرار میگیرد. امروز ایران به یک اتحاد دمکراتیک و پیوند ملی نیاز دارد. در کنار نیروی سرکوبگر و جنگافروز قرار گرفتن نه تنها «لیبرال» و «دمکراتیک» نیست بلکه تجربه نشان داده است هرگز سبب پیوند ملی نیز نخواهد شد. چگونه میتوان تمامیت ارضی ایران را به طور نامشروط و در کنار رژیمی حفظ کرد که جهان را در برابر خود متحد کرده است؟! این یک خیال خام ناسیونالیستی است که گویا متوجه نیست میخواهد در کنار جمهوری اسلامی قرار گیرد و نه در کنار رضاشاه یا محمدرضاشاه! اعلام آمادگی رضا پهلوی برای شرکت در جبهه جنگ با عراق نیز، که آن هم یک موضع شفاهی و البته درست اما غیرعملی بود، به همان دوران نوزادی رژیم و همچنین جنگی بر میگردد که در آن جمهوری اسلامی هنوز به خط قرمز مخالفان و معترضانش تبدیل نشده بود. رژیم کنونی ایران خود در عمل ثابت کرده است که نه برای حفظ تمامیت ارضی ایران که با ادامه جنگ با عراق، خود آن را به خطر انداخته بود بلکه برای حفظ سلطه خود بر خاک ایران «ناسیونالیستتر» از همه آن گروههای بی توپ و تانکی است که میخواهند در یک جنگ احتمالی در کنارش قرار گیرند بدون آنکه نخست به صدای بلند بگویند خود جمهوری اسلامی در کنار چه کسانی ایستاده است: آیا رژیم در کنار مردم و میهن است؟ آیا رژیم در کنار جامعه جهانی است؟ هرگاه این جایگاه، روشن و صریح اعلام شد، آنگاه میتوان تصمیم گرفت در کنار کدام یک ایستاد: در کنار جمهوری اسلامی که مردم را در برابر خود دارد و یا مردمی که هم با جمهوری اسلامی و هم با تجزیهطلبی مخالفاند ولی با وجود ظرفیت و جنبش انکارناپذیری که از خود نشان دادند، از جمله به دلیل افراد مؤثری که بند نافشان همچنان به جمهوری اسلامی متصل است، هنوز جبهه خود را ندارند .تا آزادی ایران
اگر میتوان در کنار رژیمی چون جمهوری اسلامی قرار گرفت تا به هر قیمت تمامیت ارضی ایران را حفظ کرد، قطعا میتوان در کنار افراد و گروههای سیاسی ایران نیز قرار گرفت تا به هر وسیله و به هر نحو جبهه سومی را علیه جمهوری اسلامی و جنگاش گشود. در کنار نیروی سرکوبگر و جنگافروز قرار گرفتن نه تنها «لیبرال» و «دمکراتیک» نیست بلکه هرگز سبب پیوند ملی نیز نخواهد شد. رژیم ایران برای حفظ سلطه خود بر خاک ایران «ناسیونالیستتر» از همه آن گروههای بی توپ و تانکی است که میخواهند در یک جنگ احتمالی در کنارش قرار گیرند بدون آنکه نخست به صدای بلند بگویند خود جمهوری اسلامی در کنار چه کسانی ایستاده است: آیا رژیم در کنار مردم و میهن است؟
تردید نیست که موقعیت و شرایط مخالفان دمکرات جمهوری اسلامی نه تنها از نظر فعالیت و امکانات عملی، بلکه حتا از نظر تدابیر سیاسی و موضعگیریهایی که میتواند یکی از عناصر رقمزننده تاریخ باشد، بسیار پیچیده و دشوار است. این مخالفان را میتوان به نسبتهای متفاوت در میان ایرانیان مذهبی و غیرمذهبی تا ضدمذهبی، از راست تا چپ و از طرفداران جمهوری تا مشروطهپارلمانی یافت. در این میان، چگونگی حفظ تمامیت ارضی ایران به مثابه یک اصل بدیهی گاه مورد جدل قرار میگیرد. امروز ایران به یک اتحاد دمکراتیک و پیوند ملی نیاز دارد. در کنار نیروی سرکوبگر و جنگافروز قرار گرفتن نه تنها «لیبرال» و «دمکراتیک» نیست بلکه تجربه نشان داده است هرگز سبب پیوند ملی نیز نخواهد شد. چگونه میتوان تمامیت ارضی ایران را به طور نامشروط و در کنار رژیمی حفظ کرد که جهان را در برابر خود متحد کرده است؟! این یک خیال خام ناسیونالیستی است که گویا متوجه نیست میخواهد در کنار جمهوری اسلامی قرار گیرد و نه در کنار رضاشاه یا محمدرضاشاه! اعلام آمادگی رضا پهلوی برای شرکت در جبهه جنگ با عراق نیز، که آن هم یک موضع شفاهی و البته درست اما غیرعملی بود، به همان دوران نوزادی رژیم و همچنین جنگی بر میگردد که در آن جمهوری اسلامی هنوز به خط قرمز مخالفان و معترضانش تبدیل نشده بود. رژیم کنونی ایران خود در عمل ثابت کرده است که نه برای حفظ تمامیت ارضی ایران که با ادامه جنگ با عراق، خود آن را به خطر انداخته بود بلکه برای حفظ سلطه خود بر خاک ایران «ناسیونالیستتر» از همه آن گروههای بی توپ و تانکی است که میخواهند در یک جنگ احتمالی در کنارش قرار گیرند بدون آنکه نخست به صدای بلند بگویند خود جمهوری اسلامی در کنار چه کسانی ایستاده است: آیا رژیم در کنار مردم و میهن است؟ آیا رژیم در کنار جامعه جهانی است؟ هرگاه این جایگاه، روشن و صریح اعلام شد، آنگاه میتوان تصمیم گرفت در کنار کدام یک ایستاد: در کنار جمهوری اسلامی که مردم را در برابر خود دارد و یا مردمی که هم با جمهوری اسلامی و هم با تجزیهطلبی مخالفاند ولی با وجود ظرفیت و جنبش انکارناپذیری که از خود نشان دادند، از جمله به دلیل افراد مؤثری که بند نافشان همچنان به جمهوری اسلامی متصل است، هنوز جبهه خود را ندارند .تا آزادی ایران