پرستش
در قلب هر انسانی نیاز و احساس و شور پرستش وجود دارد و هر انسانی آن را بنوعی به اجراء در می آورد. بعضی یک رهبر سیاسی را در حد پرستش دوست دارند. بعضی پول و امور مادی را در حد پرستش دوست دارند که به آنها ماتریالیست گفته می شود. بعضی شغل و مقامشان را در حد پرستش دوست دارند. بعضی خانمشان را در حد پرستش دوست دارند و غیره
بهر حال پرستش در قلب انسانها کاشته شده است. این خدا بوده که پرستش را در قلب انسانها کاشته است. خدا ما را برای پرستش خود و خشنودی خود آفریده است. در مزمور 11:147 کلام خدا می گوید که پرستش ما باعث خشنودی خدا می شود و در یوحنا 23:4 می خوانیم که خدا جویای پرستندگان است. آیا به این ایمان دارید؟شاید شما با شنیدن کلمه پرستش به یاد قسمتی از جلسات بیفتید یا به دعا یا به سرودها متمرکز شوید یا اگر از یک مذهب دیگر هستید عمل نماز یا دعا را یک پرستش بدانید ولی معنای پرستش خیلی وسیع تر از اینها است. پرستش موسیقی یا یک سبک موسیقی نیست. پرستش برای نفع شخصی نیست، یعنی اینکه بخواهیم از آن برای برکت شخصی استفاده بکنیم. بعضی می گویند این هفته پرستش خوبی داشتیم ولی هفته قبل نه و منظورشان این است که در پرستش از احساس خوبی برخوردار بودند یا خیر. پرستش برای نفع شخصی نیست. پرستش همچنین قسمتی از زندگی شما نیست، بلکه همه زندگی شما است. از صبح که بیدار می شوید تا شب که می خوابید، زندگی شما می باید یک پرستش باشد و خدا را خشنود کند. موقعی که کار می کنید یا فوتبال بازی می کنید یا پیک نیک می روید یا هر کار دیگری که می کنید برای پرستش و خشنودی خدا باید باشد(کولسیان23:3) پرستش واقعی مانند مریم مجدلیه می باشد که تمام هوش و حواس او عیسی مسیح بود. زندگی او، هدف او، میهمانیهای او و تمام آمال و آرزوهای او در عیسی مسیح خلاصه می شد. وقتی مسیح مرد، برای مریم دنیا تمام شده بود، و وقتی مسیح را زنده دید، برای مریم همه چیز از نو شروع شد. واقعا" زندگی مریم مجدلیه می تواند نمونه زیبایی از پرستش باشد. در کتاب مقدس همچنین می خوانیم که ما باید در جستجوی چیزهایی باشیم که خدا را خشنود می سازد و آنها را برای او انجام دهیم(افسسیان 10:5). اگر بردن خانواده من به یک پیک نیک باعث شادی قلب خدا می شود، که حتما" می شود، چرا آن را انجام ندهم. خیلی روحانی فکر نکنیم و نقشه نکشیم. گاهی اوقات خیلی چیزهای عادی و معمول باعث شادی قلب خدا می شود